کیک تولددخترم پارمین کوچولو💞تولدش هفتم خرداد بود خواستم براش اخر هفته کیک درست کنم یک کلمه آخر شب هفتم گفتم آخی امروز تولد پارمین بود مگه ول کرد کیک من کووو شمع من کووو فوت کنم هر چی شمع آوردم گفت نه باید اینطوری رو کیک باشه کیک خامه دار میخوام گل داشته باشه مثل کیک داداش اصلا فکر نمیکردم به این چیزا دقت کنه چون همش درحال دویدن و ورجه وورجه است خلاصه تا ساعت دومنتظر بود منم دو اومدم کیک درست کنم اهالی منزل گفتن ما میخوایم بخوابیم صدای همزن نمیزاره باهمزن دستی وداخل ماهیتابه دوطرفه کیک درست کردم خامه راهم باهمزن دستی زدم فرم که نگرفت فقط دستم درد گرفت ولی خداییش خامه باشرف وغیوری بود به زور خودشو روکیک نگه داشت (آفرین دلاور😁)
خلاصه ساعت سه کیک درست شد وشمع رافوت کرد ودوتیکه اندازه گنجشک خورد ویه لحظه رفتم تو آشپزخانه وبرگشتم دیدم پای کیک خوابش برده همین دیگه دل کوچولوش تا آخرهفته که هیچ تا صبح هم طاقت نداشت صبر کنه💞خدا همه بچه هارو برا پدر مادراشون حفظ کنه اوناییم که ندارن دامنشون سبز بشه🙏🙏🙏